آغاز زندگی جدید

ماجراهای وحید و سحر

آغاز زندگی جدید

ماجراهای وحید و سحر

تنها ناجی.....

شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۲:۲۲ ق.ظ

شده که همه ی ما یه روزایی تو زندگی به جایی رسیدیم که فکر کردیم

تو اون لحظه خراب ترین حال رو داریم و هیچ راه حل و درمونی هم برای

اون حال نداریم جز صبر کردن تحمل......چه بسا خیلی ها که نتونستن تحمل

کنند و خم شدند و شکستند......اما میخوام بگم من یه معجزه پیدا کردم یه کیمیا

یه اکسیر یه شفا بخش یا یه ناجی که میتونه تمام آلام یه دردمند رو یه جا خوب

کنه به زندگی برش گردونه.......میتونه تمام امیدهای ناامید شدش رو دوباره به

امید تبدیل کنه.....اون معجزه و ناجی همون عشق و دوست داشتن و دوست داشته شدنه

واقعیه......چیزی که در تاریک ترین لحظات زندگیم سحرم با ورودش به زندگیم برام

به ارمغان آورد و عین یه منور بزرگ و مثل یه خورشید به زندگیم امید و گرمای دوباره ایی 

بخشید....تنها ناجی روح و وجودم قدروجودت رو تا ابد خواهم دونست.

۹۶/۰۲/۱۶ موافقین ۱ مخالفین ۰
vahid vahid

نظرات  (۱)

۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۲:۳۵ قالب بلاگ رضا
عالی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی