آغاز زندگی جدید

ماجراهای وحید و سحر

آغاز زندگی جدید

ماجراهای وحید و سحر

خدایا یه خواهش دارم.....

پنجشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۶، ۰۶:۲۹ ب.ظ

نزدیکای افطاره سیزدهمین روز ماه رمضونه .....خدایا ازت میخوام

دردها و بیماریهای همه مریضا رو شفا بدی .....خدایا ازت میخوام 

اگه دردی هم میدی به کسی بهش نشون بدی که چرا اون درد رو بهش

دادی و حتی دردای اونا رو هم خوب کنی....حداقل اگه نمیخوای اینکارو

بکنی دردای آدمایی که دلشون دریاییه و وجودشون از آب همه ی چشمه ها

صاف تر و زلا ل تره رو شفا بده و اگه میخوای امتحانشون کنی بخاطر 

پاکی و صاف بودنشون از یه راه آسون تر امتحانشون کن......خدایا همه ی 

این مقدمه چینی ها رو کردم که برسم به اصل مطلب که خودت بهتر از هر

کسی میدونی چیه.......آره خدا جون ازت میخوام درد سحرم رو خوب کنی

برای همیشه ی همیشه دلم نمیخواد هیچوقت ببینم درد میکشه.....انصاف 

نیست به اسم خودت قسم.....ببینم چیکار میکنی خدای خوبم...........

۹۶/۰۳/۱۸ موافقین ۱ مخالفین ۱
vahid vahid

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی