آغاز زندگی جدید

ماجراهای وحید و سحر

آغاز زندگی جدید

ماجراهای وحید و سحر

پنج شنبه های عزیز

جمعه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ۰۴:۴۰ ب.ظ

از بچگی عین همه عاشق عصرای پنج شنبه بودم.....حسش رو دوست داشتم.....

درسته که اکثرا دوست دارند این روز رو اما همیشه دوست داشتن من ویژه بود

خودم هم علتش رو نمیدونستم ....اما این روزا دارم متوجه میشم......اولین باری

که سحرم رو دیدم پنج شنبه بود بیشتر دیدارهامون هم پنچ شنبه بوده و پنج شنبه

۲۵ خرداد ۹۶ اولین روزیه که عشقمو در آغوشم گرفتم.....اونقدر توی بغلم خوب

جا شد و فیت بود که انگار دو تکه کنار هم یک پازل بخوبی کنار هم قرار گرفتند

و این اون لحظه ایی بود که برای اولین بار دلم خواست دنیا متوقف بشه......

۹۶/۰۳/۲۶ موافقین ۱ مخالفین ۱
vahid vahid

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی