آغاز زندگی جدید

ماجراهای وحید و سحر

آغاز زندگی جدید

ماجراهای وحید و سحر

سکوت

شنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۲۴ ب.ظ

گفتم : چرا ساکتی؟ یه چیزی بگو.

گفت : با بعضی از آدما میشه ساعت ها حرف زد، بدون اینکه لازم باشه لباتو وا کنی.

با نگاه کردن بهشون، با زل زدن توو چشاشون همه ی حرفاتو میزنی و اونم میشنوه.

تو هم همینجور حرفای اونو میشنوی!

گفتم : ولی تو خیلی کم با من صحبت میکنی!

گفت : من با اونایی که حرفی باهاشون ندارم، صحبت میکنم

و با اونایی که خیلی حرف دارم براشون، فقط نگاهشون میکنم..


۹۶/۰۲/۲۳ موافقین ۱ مخالفین ۰
vahid vahid

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی